ایرنا نوشت: مجسمه «زانو زنندگان برابر ایران» که پنجشنبه شب، ۱۵ آبان ماه، در میدان انقلاب تهران به شکل موقت نصب شده، با نکاتی بسیاری در حوزه اجرا، متریال و از همه مهمتر، نمادپردازی ها مواجه شده است.
این مجسمه، شاپور اول ساسانی پادشاه ایران سوار بر اسب در برابر والرین یا فیلیپ امپراتوران روم را نشان میدهد.
سیدرسول موسوی حاجی، نویسنده کتاب نقش برجستههای ساسانی، به خبرنگار تجسمی ایرنا در مورد حواشی و مسائل تکنیکی این اثر، توضیح داد: در برخی رسانه ها، شاهنشاه پیروز و فاتح ساسانی را شاپور دوم معرفی کردهاند، درحالی که او شاپور اول است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تقریبا تمام رسانهها به نقل از مقامات ذیربط شهرداری تهران، شخصیت رومی که مقابل شاپور اول زانو زده را والرین معرفی کردهاند، اظهار داشت: با نگاه به کتیبه نقر شده شاپور اول بر بدنه ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم فارس، و آنچه در منابع تاریخی آمده، میان شاپور اول و امپراتوران روم، سه جنگ در گرفته است.
موسوی حاجی ادامه داد: در جنگ اول به تاریخ سال ۲۴۱ یا ۲۴۲میلادی، گُردیانوس سوم، امپراتور روم کشته میشود. مجلس سنا، فیلیپ را جانشین اعلام میکند. او نیز با زیرکی پیشنهاد صلح میدهد، شاپور اول میپذیرد. فیلیپ، ۵۰۰هزار دینار غرامت و ارمنستان را به ایران میدهد.
وی افزود: جنگ دوم حدود سال ۲۵۶ یا ۲۵۷ میلادی با والرین آغاز شد، که پس از مدت کوتاهی ظاهرا با پیشنهاد امپراتور روم، به صلح ختم شده، اما در جنگ سوم در سال ۲۶۰میلادی، والرین اسیر شاپور اول میشود.
به گفته این پژوهشگر، نتیجه این سه جنگ در پنج نقش برجسته ساسانی حک شده است. نقش برجسته شاپور اول در نقش رستم، نقش برجسته دارابگِرد، و سه نقش برجسته در تنگ چوگان بیشاپور، هستند.
موسوی حاجی اضافه کرد: در چهار نقش برجسته از این ۵ حکاکی، شخصی که جلوی شاپور اول زانو زده، فیلیپ است. اما در هویت فرد زانو زده در نقش رستم فارس، بر سر فیلیپ یا والرین بودن این شخصیت، توافق وجود ندارد. اما معتقدم او والرین است. فیلیپ اندامی کشیده و لاغرتری نسبت به والرین داشته، همچنین دو سر شنل او بهم دوخته شده، و باید از سر به تن، پوشیده شود.
وی تصریح کرد: اما دوسر شنل فرد زانو زده در نقش رستم، از سمت راست گره دارد، او چاقتر و درشت اندامتر است، بنابراین معتقدم این فرد زانو زده، والرین است.
نویسنده کتاب نقش برجستههای ساسانی در مورد مجسمه میدان انقلاب توضیح داد: اگر هنرمند این مجسمه در الگوی ساخت خود، از نقش رستم فارس بهره گرفته، فرد مقابل شاپور اول، والرین است، اما اگر الگوی او ۴ حجاری دیگر باشد، باید این فرد را فیلیپ بدانیم. البته تزئینی هم که در ساخت این مجسمه به کار رفته، شبیه والرین است.
موسوی حاجی با اشاره به اینکه فرقی ندارد این شخصیت فیلیپ یا والرین باشد، بیان کرد: آنچه در این مجسمه باید اصلاح یا به کل از نصب دائم آن جلوگیری شود، دادن حلقهای به دست شاپور اول در مجسمه است. این حلقه در مجسمه، ماهیت نقش برجسته را از بین برده است.
این پژوهشگر ادامه داد: دو نوع حلقه، در نقش برجستههای ساسانی حک شده است. یکی، حلقه ای که روبانهای آویزان دارد. این حلقه سلطنتی، نماد فره (فروهر) ایزدی است. و از سوی ایزدان به شاهنشاه ساسانی اعطا میشود. شاهان ساسانی معتقد بودند که مقام سلطنت موهبتی الهی و شاه نماینده خدا روی زمین است.
سیدرسول موسوی حاجی
موسوی حاجی افزود: حلقه دیگر در نقش برجستههای ساسانی، فاقد روبان است. این همان حلقه ای است که مجسمه ساز میدان انقلاب در دست شاپور قرار داده است. اگر این حلقه از سوی کسی به سمت شاه گرفته شود، معنای نمادین آن، پذیرش قدرت شاهنشاه و تسلیم در برابر او است.
این محقق ادامه داد: اما اگر این حلقه از سوی شاهنشاه ساسانی به سمت کسی گرفته شود، به معنای اعطای منصب بالا به آن شخص است. حالا متاسفانه و متاسفانه، در مجسمه نصب شده میدان انقلاب، حلقه در دست شاپور اول به سمت امپراتور روم است، یعنی شاپور دارد به فیلیپ یا والرین یک مقام والایی را اعطا میکند. در حالی که هرگز در تاریخ ساسانی این اتفاق نیفتاده و هر دو امپراتور ملتمسانه درخواست صلح میکنند و شاپور نیز میپذیرد.
موسوی حاجی اضافه گرد: این امر یک اشتباه فاحش و غیرقابل اغماضی است که حتی در این مجسمه قابل اصلاح هم نیست. اینکه از لحاظ تکنیکی، آیا میشود این حلقه را از دست شاپور گرفت و به جای آن چه چیزی میخواهند بگذارند. اگر اصرار بر نصب دائم این مجسمه باشد، این اصلاح باید صورت بگیرد. در غیر این صورت، هرگز نباید این مجسمه نصب شود.
به گفته این استاد دانشگاه، هنرمندانی که قصد دارند آثاری از دوره باستان خلق کنند، بهتر است در مورد طرحهای خود با متخصصان پژوهشگاه میراث فرهنگی یا دانشگاهیان مشورت کنند تا طرح و آثارشان عاری از ایراد شود.
موسوی حاجی اضافه کرد: از باب هنری، مجسمه میدان انقلاب نقصهایی دارد، که اگر نمیبود اثر شایستهتر میشد. اجرای بد شنل شاپور اول، نبود سینه بند اسب پادشاه، نبود سه زنگوله بر یال اسب شاپور، در طراحی و ساخت این مجسمه دیده نمیشود. که اگر از لحاظ هنری، رعایت میشد، به واقعیت نقش برجستههای ساسانی نزدیکتر میبود.